برندسازی استارتاپ
زمان، پول، انرژی و کافئین زیادی برای برپایی یک استارتاپ صرف می شود. بسیاری برای استارتاپ ها عاشقانه کار می کنند و آینده خود را به موفقیت و شکست آن گره میزنند. آمارهای جهانی نشان دهنده آنست که 90 % استارتاپ ها در مدت کوتاهی شکست میخورند و احتمالا این نسبت در ایران نیز درست باشد. برای یک استارتاپ مهمترین مساله زنده ماندن است و لذا آغاز بکار سریع و شروع درآمدزایی قبل از آنکه سرمایه اولیه به پایان برسد، از اهمیت زیادی برخوردار است. معمولا در استارتاپ ها استراتژی ها و اهداف کسب و کار مشخص شده و سپس سراغ لوگو، رنگ، لحن، طراحی وب سایت و فعالیت در شبکه های اجتماعی میروند تا از برند خود رونمایی کنند. منابع علمی متعدد و معتبری نیز وجود دارد که مراحل و نحوه انجام این فعالیت ها را شرح میدهد. در برخی موارد معروفیت برند نیز مورد توجه قرار گرفته و استارتاپ هایی که پشتوانه مالی دارند سعی میکنند آن را افزایش دهند. با این وجود شناخته شده بودن برند نیز حل کننده مشکل درآمدزایی و سودآوری نیست. اما حتما در برندسازی استارتاپ ها مشکلی وجود دارد که درصد بالایی از آنان با مشکل درآمدزایی مواجه شده و پس از مدت کوتاهی ورشکست میشوند.
تجربه اساس برندینگ یک استارتاپ
همانگونه که در منابع مختلف معتبر گفته شده است برند تجربها ی است که به مشتریان از سوی یک شرکت ارائه می شود. شالوده برندسازی درک بهتر از مشتریان، ایجاد ارتباط بین شرکت و آنان، و فراهم آوردن دلیلی برای انتخاب و سپس دوست داشتن کالا و خدمات یک شرکت است. اکثر استارتاپ ها قبل از درک کامل مشتریان و تعریف ارزش های قابل ارائه به آنان، به هویت بصری و جنبه های ظاهری نظیر لوگو، رنگ، لحن و طراحی وبسایت می پردازند و به دنبال یک برندسازی عمیقتر از جنبه های ظاهری برند نیستند. بعبارت دیگر به فلسفه وجودی کسبوکار یا برند در جامعه پرداخته نمی شود.
عدم توجه عمیق به مشتری در برندسازی استارتاپ
بنیانگذاران استارتاپ ها بدون آنکه بازخورد مشتریان و مخاطبان را در نظر بگیرند بر هویت و معروفیت برند تمرکز کرده و در برخی مواقع از بازخوردهای منفی نیز چشم پوشی می شود. فعالیت های برندسازی و بازاریابی استارتاپ ها بر پایه تفکرات بنیانگذاران و کارآفرینان از مشتریان است. اکثر فرضیات آنان بر پایه این است که اگر نامگذاری، طراحی لوگو، وبسایت و بازاریابی صحیح باشد، مشتریان عاشق شرکت، کالا یا خدمات می شوند. با این تفکرات احتمال شکست بیشتر می شود، چرا که در مرحله اول برای جامعه هدف باید دلایل قانع کننده و منطقی برای انتخاب کالا و خدمات فراهم شود. بعلاوه اعمال نظر سلیقه ای و غیر منسجم در اجزای برند، عدم توجه کافی به استراتژی ها و برنامه های بازاریابی، باعث می شود که برندسازی و بازاریابی آنان بطور موثری عمل نکند. همچنین آنان فراموش می کنند آنچیزی که باعث افزایش جریان نقدی کسب و کار میشود سلیقه و نظر مشتریان است نه سلیقه و نظر بنیانگذاران و اعضای داخلی شرکت.
جای خالی کارشناسان حرفه برندسازی و بازاریابی
برقراری ارتباط با مخاطبان و مشتریان یکی از مهمترین عوامل در کسب درآمد است و عدم برقراری ارتباطات لازم باعث شکست استارتاپ ها می شود. بسیاری از استارتاپ های اینترنتی در ایران توسط برنامه نویسان و فارغ التحصیلان رشته های کامپیوتر و IT و یا افراد دارای سابقه در این صنعت بنیانگذاری می شود. در تیم تشکیل شده برای استارتاپ های اینترنتی نیز بیشتر به جنبه های فنی و علمی توجه می شود و جای خالی افرادی که مهارت های ارتباط، روابط عمومی، بازاریابی و فروش را دارند، بیشتر به چشم میخورد. شاید بهتر باشد برای توسعه ارتباطات و بازاریابی و فروش از فروشندگان عادی نیز برای همکاری دعوت به بعمل آورده شود.
کلید موفقیت برندسازی استارتاپها
تلاش برای بهبود بدون در نظر گرفتن بازخورد مشتریان نیز باعث ایجاد قابلیت های خوبی می شود که برای مشتریان اغلب بی اهمیت است و تاثیری بر روی تجربه برند ندارد و فقط منابع مالی و زمان را هدر داده است. در نهایت با راه اندازی استارتاپ و ادامه این روندها سرمایه ها به هدر می رود قبل از آنکه کشف شود یک نکته از یاد رفته است آن تجربه مشتریان و مخاطبان از برند است. آیا دلیلی قانع کننده ای برای مشتریان وجود دارد تا برای کالا و خدمات شما زمان و پول صرف کنند و برند را برای اولین بار تجربه نمایند؟ آیا مزیتی وجود دارد که مشتریان برند را به بقیه توصیه نمایند؟ و آیا تجربه خوبی برای مشتریان ایجاد می شود تا آنان دوباره پول یا زمان را برای برند صرف نمایند؟ جواب صحیح و درخور به این 3 سوال کلید اصلی موفقیت استارتاپهاست.
نتیجه
هیچ کسی بهتر از خود مشتریان نمی تواند تجربه استفاده از برند را توصیف نماید، لذا انجام تحقیقات بازار و گرفتن بازخوردها از آنان برای توسعه و ترویج برند ضروری است. برقراری ارتباط و تعامل با مشتریان و مخاطبان به همراه تجربه برند خوشایند کلید بهینه سازی سرمایه گذاری و درآمدزایی است. تا زمانی که تعدادی از مشتریان وفادار و علاقهمند وجود نداشته نباشد، پرداختن به هویت و یا رشد کسب و کار در آینده آنچنان ضروری نیست. استارتاپ را اول باید زنده نگهداشت و بعد به توسعه آن فکر کرد.